آیساآیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

❤❤آیسا، طلایی موهایت گندم زار من❤❤

سومین مروارید عشق کوچولوی من و تولد باباجی

سلام عشق مامی بازم به خاطر تاخیرم شرمنده که شما اونقدر شیطون شدی که نمیذاری من به کارای روزمره برسم چه برسه به وبلاگ نویسی ...شبه هم تا ساعت 2 بیداری و بازی میکنی من و بابا جی عشق کوچولوی مامان سومین مروارید شما هم یه کوچولو اومده بیرون مبارکت باشه نفسم .بمیرم که کلی درد کشیدی تا این دندونای شما بیرون بزنه مامانی از غصه میمیره ... دخترم تازه گیها روی زانوهات بلند میشی از لبه مبل میگیری یا اگه بابا جی دراز کشیده باشه میری رو سینه باباجی خودتو بلند میکنی کاملا چهار دست و پایی میری ولی عقبی قربونت برم که زیر مبل ...اجاق گاز گیر می افتی... راستی وقتی باباجی میاد خونه تند تند حرف میزنی...گیلا گیلا گیل  اااا(با فتحه) و اده د...
14 مرداد 1392

آیسا تو سالن بیلیارد

سلام عشقم یه چیز بامزه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! از دستکش آشپزخونه می ترسی   گفته بودم عاشق توپای بیلیاردی اینم عکساش که دوست باباجی گرفته... قربون دختر ورزشکارم برم بیلیارد باز من... و باز هم تمام حرفم و حرف آخرم...من و تو،تو قلب خداییم... ...
5 مرداد 1392

9 ماهگی مو طلایی مامان

   نه ماهگیت مبارک عشق کوچولوی من سلاااااااااااام .الهی قربونت برم شرمنده که دیر به دیر میام راستش بابا محمد دوربین رو با افطاری واسمون فرستاد همین اول ماه رمضون .تنبلی من بود که عکساتو نذاشتم... عشق مامانی خیلی خانم شدی و با مزه کلی کارای باحال مکنی فقط دوست دارم بشینم و نگات کنم... مثلا با هر چی که جلوی دستت باشه دالی میکنی چند شب پیشا مهمونی بودیم شما با شال مامانی که سرم بود با خاله کیمیا دالی میکردی بعدشم یه چشمت بیرونه که ببینی طرف چی کار میکنه یا مثلا با ساک دستیت که سوراخ سوراخه دالی میکنی یا با پشه بند تختت تا میگیم دست دستی تند تند دست میزنی حتی وقتی مامان مهناز از پشت تلفن واست میخونه دس دسی شما تند تند دس دسی...
2 مرداد 1392
1